
دل دیدنی های شهر
سرب و سراب(353)
من عظمت خدای هر کس را به اندازه بزرگی مغز او دیدم به دیگر سخن، بزرگی خداوند ما به قدر شایستگی ماست.(با الهام از سخن موریس مترلینگ)
من
مردان مرد را هرگز ندیدم که در برابر ظلم و زور زانو بزنند و آبرو ببازند ؛
حتی اگر سقف آسمان را کوتاه تر از قد و قامت خود ببینند.
من
مردمان استبدادزده را چون گله گوسپندانی دیدم که به آسانی چوپانی هر گرگ و
حاکمیت هر مترسک سترگ را گردن می نهند ....و داستان تلخ و تکراری تاریخ
یشر بیش و پیش از استبداد خودکامگان، تداوم روحیه ستم پذیری بردگان
است.اینان نمی توانند بفهمند که این چوپان خودکامه آنان را به کاخ گسیل می
دارد و به دست سلاخ می سپارد!
من
بندگان دلبسته را اسیر جاذبه زمین و جذابیت این توده چرکین دیدم، وگر نه
پرندگان سبکبال و آدمیان زلال، جاذبه ها و جذابیت ها را به سخره برداشته
اند و به مسخره انگاشته اند.
من سگ ها را از دیدگاه انسان ها حیواناتی با وفا و مفید دیدم، ولی در نگاه گرگ ها، سگ ها گرگ هایی بودند که تن به بردگی دادند تا در آسایش و رفاه زندگی کنند! (با الهام از سخن چه گوارا)
ادامه دارد...
شفیعی مطهر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ